جستجو
-
۱تصویر
نامه محرمانه به عبدالحسین میرزا فرمانفرما
نویسنده با اشاره به حبس خود در قنسول خانه از سختی دوری از او برای فرزندان خردسالش صحبت میکند، و از عبدالحسین میرزا فرمانفرما میخواهد که به او اجازه بودن در کنار همسر و فرزندانش را با هر شرطی بدهد.
-
۱تصویر
مشیرالدوله به عبدالحسین میرزا فرمانفرما
درمورد اینکه امام جمعه با کمک مأمورین حکومتی سکینه خانم، همسر وکیل السفاره، و دو پسرش را از خانه مسکونی خود بیرون کرده؛ او سپس دختر خود را، که همسر دیگر وکیل السفاره است و از او دو دختر دارد، جایگزین سکینه خانم و فرزندانش کرده است. نویسنده در ادامه از عبدالحسین میرزا فرمانفرما درخواست میکند دستور به بازگرداندن سکینه خانم و فرزندانش به خانه مسکونیشان بدهد.
-
۲تصویر
نامه حاج میرزا حسین صراف به عبدالحسین میرزا فرمانفرما، ۱۳۲۲ ق
پیدا شدن دو مدعی در معاملات ملکی با حسن خان، یکی خواهر حسن خان و فردی دیگر، و درخواست پول بیشتر از سوی آنها؛ نگه داشتن پول توسط حاجی میرزا حسین صراف از معامله به شرط رفع معایب؛ و همچنین اجازه از گیرنده برای دادن پول به خواهر حسن خان و مدعی دیگر برای متقاعد کردن آنها
-
۱تصویر
نجم السلطنه به عبداالحسین میرزا فرمانفرما
نامه ملک تاج نجم السلطنه به برادرش، عبدالحسین میرزا فرمانفرما؛ گزیده متن: این کاغذ جواب است برای حاجی نوشته بودم برای عمل پلایین خودم که خبر آوردند یک حلقه آب در نمی آید از قنات پلایین. حالا غریب بیست هزار و پانصد تومان خرج می گویند دارد تا آخرش چه بشود. به کلی خراب شده خانه رعیتی قنات. این کاغذ بخوانید حاجی نوشته است تا بعد [ ناخوانا] شود. سه شبانه روز بارندگی خیلی خرابی به هم زده است.
-
۲تصویر
فتح الله رسد باشی به عبدالحسین میرزا فرمانفرما، ۱۳۳۲ ق
شامل شرح غارت رفتن اموال نویسنده در تویسرکان، تحویل اسلحهاش در همدان، رفتن به تهران و مشکلات مالیاش، خدمت به نجمالسلطنه، و درخواست از مخاطب برای فرستادن اموال به غارت رفتهاش و یا تعیین تکلیف او
-
۲تصویر
نامه به عبدالحسین میرزا فرمانفرما، ۱۳۳۲ق
شامل مذاکره در مورد اراضی باغچه نجمالسلطنه و باغچه امالخاقان و واگذاری آنها در ازای گرفتن مبلغی وجه نقد و تمایل وثوقالدوله و احمد قوام به این اراضی
-
۲تصویر
نجم السلطنه به عبدالحسین میرزا فرمانفرما
نامه ملک تاج نجم السلطنه به برادرش، عبدالحسین میرزا فرمانفرما، همراه با پاکت نامه؛ گزیده متن: قربانت شوم، ازحال جناب وکیل الملک اگر بخواهید، حالش همان قسم ها است حالا بد یا بهتر است. امسال خیال کرده است ییلاق نرود تبریز برود، عوض ییلاق باغ شمران به صدق السلطنه اجاره داده است و من هم امسال شمران نمی روم، بهتر هستم. جناب وکیل الملک خیال دارند از راه دریا بروند از عشق آباد بروند مشهد بعد بروند تبریز یک ماه بماند برگردد. دیروز مرخصی گرفته است خیال دارد بعد از سیزده صفر برود. انشاءالله تبریز دیدنی بکند، این کار حالت او است. عمل تجارت هم بدست نوکرهاش هست تا خدا چه بخواهد. این چند روز هم اندرون...
-
۴تصویر
نجم السلطنه به عبداالحسین میرزا فرمانفرما
نامه ملک تاج نجم السلطنه به برادرش، عبدالحسین میرزا فرمانفرما، همراه با پاکت نامه؛ گزیده متن: قربان جنابت بگردم، خط مبارکت زیارت شد، بعد از مدت های مدید از سلامتی وجودت شاکر شدم. از حالم جویا باشید حمدالله سلامت هستم. دیروز هم از صبح رفتم خدمت حضرت علیه عزت السلطنه. آقایان الحمدالله خوب بودند، جای عزیز شما خیلی خالی بود. اینکه مرقوم فرموده بودید خدواند دوستی ما را به قائم آل محمد برساند. برادر انشاالله به سلامتی شما دوستی برسد من در این دنیا با کی بد شدم و بد رفتاری کردم که سر شما دویمی باشد. انشاالله شما سلامت باشید از همه بهتر است. اینکه نوشته بودید نصرت تکلیف شده معلوم است می شود، بیش از...
-
۲تصویر
نجم السلطنه به عبدالحسین میرزا فرمانفرما
نامه ملک تاج نجم السلطنه به برادرش، عبدالحسین میرزا فرمانفرما؛ گزیده متن: قربانت شوم، تصدقت بگردم، چندی است که از گرفتاری حالات خودم نتوانسته چیزی بنویسم، مدتی بود حال نداشتم. از حالت جناب وکیل الملک بخواهید، همان قسم است، بد دارد، حالت اسهالی هست. حالا که فرنگستان هم موقوف شده حکیم ها گفتند برود دوباره گفتند زیاد بنیه ندارد تا خداوند چه بخواهد. این چند روز را هم حضرت علیه خانم عزت السلطنه حال نداشتند. به غیر [ناخوانا] حالت ها مثل حمله درد حال این قسم ها نیست الحمدالله رفع شده آسوده باشید. من هم دو سه بار آمدم این چند روز هم شاه خازن اقدس حکیم ها را فرستادند بنا بود خودشان هم تشریف بیاورند...
-
۲تصویر
نجم السلطنه به عبدالحسین میرزا فرمانفرما
نامه ملک تاج نجم السلطنه به برادرش، عبدالحسین میرزا فرمانفرما؛ گزیده متن: قربانت شوم، از بابت پلایین فرموده بودید هروقت خیال فروش داشته باشید از قیمت نواب والا عمیدالدوله گران تر می فروشم. اینکه نوشته بودید با خانم حضرت علیا شاید معاوضه بکنید، محال است معاوضه بکنند به املاک تبریز، لاکن پولی باشد هروقت خیال داشته باشید من بفروشم. اینکه مرقوم فرموده اید نفاق بی سبب میان شما و خواهرها هست به خدا خیال می کنید. اگر حضرت علیا است با وجودی که با من آن قسم رفتار کرده، لاکن من خدایی می گویم نفاق ندارد با شما. منتهاش کسان شما آن قسم که با سایرین رفتار می کنند نکردند محل نمی گذارد. وانگهی ازاول...